روزنامه ایران
1397/01/19
دیگر صفحهها
با ورود بولتون به حلقه نزدیکان ترامپ، کاخ سفید تندروتر شد/ خطر «جان»زاخاری کوهن
مترجم: فرحناز دهقی
ساده و صریح میگوید: «اگر بهدنبال صلح هستید، بجنگید» تا تمام تئوریهای صلحطلبانه و تلاشهای فعالان حقوق بشری را نقش بر آب کند. جان بولتون گوینده این جمله که خود جمع اضداد است، مشاور امنیت ملی امریکا شده است. بولتون سفیر سابق امریکا در سازمان ملل تنها چند ساعت پس از آنکه دونالد ترامپ رئیسجمهوری امریکا او را به این مقام منصوب کرد، چنین اظهارنظری کرد؛ در حالی که برخی منابع میگویند ترامپ به شرط راه نینداختن جنگی تازه حاضر به نصب او شده بود و این در حالی است که بولتون در مصاحبه با شبکه تلویزیونی اسکاینیوز گفت: «مطمئنترین راه برای جلوگیری از ایجاد درگیری این است که ارتش باقدرت و پرنفوذی داشته باشیم. همانگونه که رومیان باستان میگفتند اگر صلح میخواهید، برای جنگ آماده شوید.»
بولتون فردا 9 آوریل جایگزین اچآر مکمستر فرمانده بازنشسته که 14ماه مشاور امنیت ملی ترامپ بود خواهد شد. ترامپ عاشق هیجان و تنش اولتیماتوم است. این ستاره سابق تلویزیونی عاشق این است که نفس مردم جهان را در سینههایشان حبس کند تا با تمام وجود منتظر اقدامات او باشند. اما هیچکدام از ضربالاجلهای او به اندازه آنچه در 12مه قرار است روی بدهد، عواقب مخرب بهدنبال نخواهد داشت. در این تاریخ، توافق هستهای ایران با کشورهای امریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه، روسیه و چین که در سال 2015 حاصل شد، باید تمدید شود. اما ترامپ تهدید کرده که در آن روز قلمش را از جیبش بیرون نخواهد آورد و توافقنامه را امضا نمیکند. اکنون هم با انتصاب بولتون بهعنوان مشاور امنیت ملی و مایک پمپئو بهعنوان وزیر خارجه امریکا، بار دیگر توجه جهان را به خود و تصمیمات خود جلب کرد. هر دو آنها بارها تلاش کردهاند تا جهان را متوجه «خطر توافق با ایران» بکنند و هر سنگی که میتوانند جلوی راه این توافق بیندازند.
بولتون که بارها در مراسم گروهک منافقین شرکت کرده و از حامیان این گروه منافق محسوب میشود، به زعم خود میخواهد «تغییراتی دموکراتیک» در ایران ایجاد کند. بولتون 69 ساله که در دوران جورج دبلیو بوش، سفیر امریکا در سازمان ملل بود، به جنگطلبی و خشونتطلبیاش شهره است و سیاستهایش در تضاد کامل با دیپلماسی قرار دارد. او مخالف روابط دوستانه با ایران و کره شمالی است و اعتقاد دارد جنگ با این دو کشور کلید حل مشکلات دیپلماتیک امریکاست و تغییر رژیم ایران را جزو اهداف امریکا میداند.
این مثالها بیانگر تنها بخشی از افکار و سیاستهای اوست. بولتون اعتقاد دارد که باید تحریمهای بیشتری علیه روسیه وضع کرد و با وجود همه انتقادات از جنگ امریکا در عراق، هنوز هم آن را تصمیم درستی میداند (برعکس ترامپ). انتصاب او بیش از پیش میان سیاستمداران واشنگتن جدایی میاندازد. کریستوفر مورفی سناتور دموکرات درباره او میگوید: «این آدم باید قبل از همه از کاخ سفید بیرون برود، او اعتقاد دارد امریکا فوراً باید با ایران و کره شمالی وارد جنگ شود و هیچ نیازی هم به تأیید کنگره نمیبیند. وای خدای من!» اما لیندزی گراهام سناتور جمهوریخواه در دفاع از او میگوید: «انتصاب بولتون برای متحدان امریکا خبری خوش و برای دشمنانش خبری بد است». در حالی که آوازه جنگطلبی بولتون چهارگوشه جهان را در بر گرفته، وظیفه جیمز ماتیس وزیر دفاع امریکا بیش از همیشه مهم میباشد. مهمترین چالش او رویارویی با جان بولتون خواهد بود تا کشور را از خطر آغاز جنگی تازه در امان نگه دارد.
ماتیس یکی از مورد اعتمادترین مشاوران ترامپ است که طی دوران ریاستجمهوری او نفوذ زیادی بر تصمیماتش داشته است و تغییر و تحولات اخیر در تیم ترامپ هم تأثیری بر موقعیت او نگذاشته است. از جمله مثالها برای نشان دادن میزان نفوذ او بر ترامپ، میتوان به لایحه تصویب بودجه 1.3میلیارد دلاری اشاره کرد که چندی پیش پس از تأکید ماتیس بر میزان اهمیت آن، رئیسجمهوری حاضر شد با وجود تهدید به وتوی آن، این لایحه را امضا کند. کاخ سفید در بیانیهای اعلام کرد که رئیسجمهوری امریکا حمایت تلویحی خود را از لایحه بودجه 1.3 میلیارد دلاری این کشور بیان کرد. این لایحه اکنون در حال بررسی در کنگره است. اما ماتیس فقط با بولتون طرف حساب نیست.
مایک پمپئو وزیر خارجه جدید امریکا هم سیاستهای جنگطلبانهای دارد که ماتیس را در این میان منزویتر میکند. بولتون این جنگطلب هولناک که اشتباهی پایش به سیاست باز شده، طی سالهای اخیر با وجود شعارهایش در رابطه با حفظ منافع امریکا، از محبوبیتش بشدت کم شده است. پس از حادثه 11 سپتامبر و قدرت گرفتن ایدئولوژی نومحافظهکار و ملیگرایی «اول امریکا»، بولتون هرگز به خطاهایش فکر نکرده است. او همچنان به راهبردهای اشتباهش همچون گزینه تغییر رژیم ایران و کره شمالی ادامه میدهد و هیچ متوجه نیست هرچه صدای فریادهای گوشخراشاش بلندتر میشود، بیشتر در گرداب فرو میرود. دنیا از سال 2003 به بعد تغییر کرده، اما او هنوز همانگونه باقی مانده است.
همانطور که هفته پیش نیویورکتایمز در مقالهای او را مردی خطرناک دانست، او حقیقتاً به ضرر صلح و امنیت جهان است. همین چندی پیش بود که بولتون با اشاره به کره شمالی گفته بود: «خطر نزدیک است و باید با همه قوا در برابر این تهدید هستهای که به موشکهای بالستیک هم مجهز شد بایستیم. ما نباید تا آخرین لحظه منتظر بمانیم. باید خود ابتکار عمل را به دست بگیریم. منتظر ایستادن ما باعث میشود این تهدید شمالی موقعیت ما را خطرناکتر کند. امریکا چقدر باید در رفع تهدیدهایش تعلل کند؟ در گذشته ما چقدر از این راهبرد ضربه خوردیم؟ چرا نباید اکنون بموقع وارد عمل شویم و دشمن را بمباران کنیم؟ دست نگه داشتن چیزی عاید ما نمیکند.»
بولتون خود صریحاً میگوید که بهدنبال جنگ با کره شمالی است تا کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی را از میان بردارد. اما او مانند بسیاری از تصمیمات پیشین خود هیچ چشمانداز و نتیجهای برای اقداماتش در نظر نگرفته است. او نمیداند بعد از نابودی رژیم کنونی کره شمالی برای این کشور 25 میلیون نفری چه نقشهای دارد؟ کشوری که با چین رقیب قدرتمند امریکا هممرز است و تصمیمات و اقدامات امریکا در آن اهمیت بالایی دارد. اگرچه حمله به کشورهای دیگر در سیاست خارجی امریکا راهبرد جدید و تازهای نیست اما این بار حمله به کشوری که به سلاح هستهای مجهز است، نشان از کوتاهنظری و بیمنطقی دارد و اوضاع را بشدت متفاوت میکند. تصور کنید اگر امریکا با کره شمالی وارد جنگ شود، مردی همچون ترامپ فرمانده کل قوا خواهد بود که پیش از این به رهبر کره شمالی وعده بارش «آتش و خشم» بر سرش داده بود و گفته بود که امریکا براحتی میتواند او را پیدا کند. از طرف مقابل مردی همچون کیم جونگ اون آن سوی دعوا قرار دارد که تنها فکر و ذکرش حفظ قدرت خود است. تهدید جنگ هستهای پیرامون سیاره ما در حال گردش است و آنچه تاکنون مانع بروز این جنگ میشد، مشاوران نسبتاً عاقل و باتجربه تیم ترامپ بودند که اکنون از آنها فقط جیمز ماتیس باقی مانده است.
آیا ماتیس تنها مانده؟
هنگامی که ترامپ بدون هیچ برنامه قبلی تیلرسون را از وزارت خارجه امریکا اخراج کرد، ماتیس فهمید متحدش را از دست داده است. برخی منابع به سی.ان.ان گفتهاند که رابطه میان ماتیس و تیلرسون خوب بود و هر هفته با یکدیگر قرار صبحانه و ناهار داشتند. آنها اغلب مواقع بر سر موضوعات مختلف با یکدیگر مشورت میکردند و بعد یک دیدگاه و نظر واحد را به رئیسجمهوری گزارش میدادند. یک منبع نزدیک در کاخ سفید گفته بود که تیلرسون هم مانند ماتیس مخالف خروج از توافق هستهای با ایران بود و به اهمیت حل مسائل با کره شمالی از طریق راه حل دیپلماتیک اعتقاد داشت. این منبع میگوید که ماتیس میتوانست با ارائه راه حلهای مختلف سیاسی و پیشنهادهایی مانع بروز خشم و ناراحتی ترامپ شود، اما تیلرسون چنین مهارتی نداشت. در نتیجه نبود چنین مهارتی بود که تیلرسون بهدلیل اختلاف نظر با ترامپ بر سر توافق با ایران جایگاهش را از دست داد. به اضافه اینکه ترامپ خود نشان داده که بهدنبال وزیر خارجهای بود که از لحاظ فکری با او شباهت بیشتری داشته باشد (او پیش از این گفته بود که با پمپئو بر سر مسائل مختلفی اشتراک دارد و رابطه آنها همیشه خیلی خوب بوده و این آن چیزی است که میخواهد).
از سوی دیگر منبع نزدیکی به بولتون به سی.ان.ان گفته که پیش از این نگرانیای از بابت بولتون وجود داشت، زیرا او صریحاً به ترامپ وعده نداده بود که پس به قدرت رسیدن با سیاستهای ترامپ کاملاً همراهی خواهد کرد. اما به محض اینکه در کاخ سفید با رئیسجمهوری دیدار کرد و به او قول داد که بدون خواست و میل او دست به هیچ اقدامی نمیزند، فوراً در مقام تازهاش نصب شد.
برخی منابع خبری هم میگویند، ماتیس با جایگزینی بولتون در جایگاه مشاور امنیت ملی سابق کاملاً مخالف بود و تمام تلاشش را برای مسدود کردن راههای ورود او به این موقعیت به کار برده بود. اما بالاخره، بنا به گفته برخی منابع با همکاری پنتاگون، بولتون راه خود را به مقام مشاور امنیت ملی امریکا گشود. ماتیس طی دوران حرفهایاش نشان داده آنجا که پای موقعیتی باز شود که حرکت نظامی را لازم دارد، با صلح و سازش هیچ کاری ندارد، اما گیر افتادن میان دو جنگطلب همچون پمپئو و بولتون و سیاستهای خصمانهشان حکایتی دیگر دارد.
کینگستون ریف، مدیر بخش سیاست کاهش تهدید و خلع سلاح انجمن کنترل تسلیحات میگوید: «ماتیس دیگر چارهای جز تأکید بر عقاید و دیدگاههایش ندارد. مهم نیست او به صلح فکر میکند یا به جنگ؛ هرچه هست نسبت به پمپئو و بولتون از عقلانیت بیشتری برخوردار است. خروج مکمستر و تیلرسون، ورود بولتون و پمپئو، ماتیس را در موقعیت بغرنجی قرار داده است، اکنون او در دولت ترامپ تنها مانده و زمان آن فرا رسیده که نشان بدهد چقدر میتواند بر رئیسجمهوری تأثیر بگذارد. حالا تمام این تغییرات میتواند باعث میانهروتر شدن ماتیس شود، بویژه درباره ایران و کرهشمالی.
درگیریهای بالقوه
این روزها دیگر تقریباً تمام مردم جهان به خوبی میدانند که بولتون جنگطلب است. اما آنچه باعث هراس و نگرانی ناظران میشود، عقاید افراطی او درباره ایران و کره شمالی است. این سیاستها بهطور قطع در آینده باعث کشمکشهای فراوانی با ماتیس میشود، بویژه آنکه اکنون احتمال مذاکره با کره شمالی بیش از همیشه تقویت شده است.
ریف معتقد است ماتیس درباره کره شمالی هشدار داده که کنش نظامی عواقب بزرگی برای امریکا دارد و فعلاً باید بهدنبال راهحل دیپلماتیک بود. اما هم بولتون و هم پمپئو صریحاً اعلام کردهاند که برای توقف فعالیتهای هستهای کره شمالی، باید این کشور را با بمب نشانه گرفت. از سوی دیگر، ماتیس اعتقاد دارد ماندن در توافق هستهای با ایران به سود دولت ترامپ است، اما بولتون و پمپئو آن را بهضرر منافع ملی امریکا میدانند. اعمال دوباره تحریمها علیه ایران با اشتیاق و تلاش بولتون دنبال خواهد شد و البته عواقبی هم در خاورمیانه ایجاد خواهد کرد و درگیریهای منطقه را تشدید میکند. رهبر راستگرای اسرائیل، که مورد محبت ترامپ واقع شده، از فرصت استفاده خواهد کرد و بر حزبالله، متحد ایران، با تمام قوا میتازد. اخیراً هم که در سوریه میان ایران و اسرائیل درگیری به وجود آمده اما اوضاع ممکن است از این هم بدتر شود. در ایران بولتون را حامی تروریسم میدانند و روی کار آمدن کسی همچون پمپئو که آشکارا از مواضع اسرائیل حمایت میکند، اوضاع را برای فلسطینیها سخت میکند. اما جنگ با ایران و کره شمالی نباید تنها نگرانی مردم امریکا باشد. اوضاع سوریه و بیفکری در برابر آن میتواند به مراتب خطرناکتر باشد. ترامپ میخواهد اوضاع درهم سوریه را سامان ببخشد، اما هیچ راهبردی برای آن ندارد. اما سرشت جنگطلب بولتون به اینجا هم رضایت نمیدهد و احتمالاً باید شاهد افزایش تنش با چین و روسیه هم باشیم. حتی او در ماجرای مسمومیت سرگئی اسکریپال جاسوس روسی در بریتانیا گفته بود که غرب باید پاسخ محکمی به روسیه بدهد.
آنچه در رزومه او قابل ملاحظه است تواناییاش در تضعیف متحدان امریکا و همکاریهای بینالمللی است. از همین رو است که ماتیس دومین سال حضور خود در کابینه دولت ترامپ را در حالی آغاز میکند، که وظیفه مهمی بر دوش دارد: متوقف کردن امریکا از حرکت به سوی جنگ بویژه علیه کره شمالی. خرد و هوش سیاسی آنچنان در واشنگتن تحلیل رفته که ظاهراً ماتیس تنها کسی است که میتواند امریکا را از گزند جنگ تازه در امان نگه دارد.
<شهاب> به جای <سمپاد>/ شیوهای نو برای کشف دانش آموزان نخبه
هدی هاشمی
واکنشها همچنان به حذف مدارس سمپاد ادامه دارد؛ آزمونی که این روزها موافقان و مخالفان سر سخت خود راپیدا کرده است. مخالفان معتقدند با حذف آزمون مدارس سمپاد در پایه هفتم؛ مدارس غیر دولتی فربهتر میشوند. به گفته آنها این تصمیم نهتنها کمکی به ایجاد نشاط و شادابی در مدارس نمیکند بلکه فضا را برای مدارس غیردولتی خاص فراهم میکند و موجب میشود در سال تحصیلی جدید بسیاری از دانشآموزان ممتازی که وضعیت مالی مناسبی دارند جذب این مدارس شوند و بدینترتیب دانشآموزان نخبهای که توانایی مالی ندارند، استعدادشان در مدارس دولتی عادی هدر برود. موافقان اما میخواهند استرسهای این آزمون را از سر دانشآموزان بردارند، عدالت آموزشی را گسترش دهند و مدارس ابتدایی را شادابتر کنند. در این مدت، موافقان و مخالفان در صفوف کاملاً خط کشیشده در رسانهها و فضای مجازی روبهروی هم قرار گرفتهاند و هیچیک از موضع خود کوتاه نیامدند.با این حال این روزها مخالفان طرح شهاب (طرح جایگزین مدارس سمپاد متوسط اول) را هم مورد انتقاد قرار داده و بر این باورند که هنوز چارچوبهای اجرای این طرح هم در آموزش و پرورش فراهم نشده است؛ طرحی که حتی خانوادهها هم هنوز نمیدانند چطور و چگونه قرار است در بین دانشآموزان ابتدایی اجرایی شود. به گفته منتقدان، طرح شهاب چند سالی است که اجرا میشود اما آیا آموزش و پرورش میتواند یک مدرسه نشان بدهد که صفر تا صد بچهها را استعدادیابی کرده است؟
اما در این زمینه برخی از کارشناسان این پرسش را مطرح میکنند که با فرض اینکه ورودی سمپاد در حال حاضر ۱۵هزار نفر است، اگر تا به حال نتوانستهاند بر اساس این طرح این ۱۵هزار نفر را بدون آزمون شناسایی کنند، در آینده هم نمیتوانند به جای 15هزار نفر، هزار و 500 نفر را بر اساس این طرح معرفی کنند؛ موضوعی که البته مورد بحث مشاور بنیاد ملی نخبگان هم است. دکتر سعید سهرابپور بر آماده نبودن معلمان مدرسه برای اجرای این طرح تأکید میکند و میگوید: «به نظر میرسد هنوز زیر ساختهای اجرای طرح شهاب در مدارس کشور آماده نشده است. زمانی که ما طرح شهاب را مطرح کردیم در نظر داشتیم تا همه دانشآموزان باهوش در یک مقطع از سوی معلمان مدرسه شناسایی شوند. برای اجرایی شدن طرح ابتدا چند استان را پایلوت قرار دادیم تا وزارت آموزش و پرورش، آموزشهای ضمن خدمت را برای معلمانش داشته باشد اما خبرهای خوبی از وزارت آموزش و پرورش نمیشنوم ما هنوز نمیدانیم که آیا واقعاً معلمها در این زمینه آموزش دیدهاند تا دانشآموز با هوش و خلاق را استعدادیابی کنند؟ یا به جمعبندی لازم درباره نحوه حمایت و نوع حمایت از دانشآموزان مستعد رسیده اند؟
وی با اشاره به اینکه بنیاد ملی نخبگان با آموزش و پرورش درباره این طرح همکاری داشته است، اظهار میکند: طرح شهاب، طرحی بین بنیاد ملی نخبگان و وزارت آموزش و پرورش است که متولی آن مرکز استعدادهای درخشان است. هدف این است که این طرح را با کیفیت بهتری اجرا کنیم. این طرح از پایه چهارم شروع شده و در کل کشور یک میلیون و ۷۰۰ هزار نفر و در پایه ششم و هفتم هم حدود ۳۵۰ هزار نفر از دانشآموزان را تحت پوشش قرار داده است.
مشاور بنیاد ملی نخبگان با تأکید بر اینکه اگر طرح شهاب در مدارس بخوبی انجام شود میتوانیم استعدادهای برتر واقعی را براحتی شناسایی کنیم، تصریح میکند: بشدت مخالف آزمونهای این مدارس بودم به این علت که خانوادههای دارای تمکن مالی دانشآموزانشان را به آموزشگاه های مختلف میفرستادند و میتوانستند در آزمون موفق باشند و خیلی از دانشآموزان توان مالی برای رفتن به کلاسهای مختلف را نداشتند. همچنین با توجه به گزارشهایی که به بنیاد رسیده بود بسیاری از دانشآموزان و خانوادهها تحت فشار روحی و روانی این مدارس بودند برای همین چند سال پیش اعلام کردیم که به جای اینکه با یک آزمون دانشآموزان وارد مدارس سمپاد شوند بیایید بتدریج و در یک فرآیند چند ساله دانشآموزان نخبه را شناسایی کنیم.
چطور میخواهید بر شهریه مدارس نظارت کنید؟
با مطرح شدن طرح شهاب، برخی از خانوادهها بهدنبال مدرسهای غیرانتفاعی هستند تا دانشآموزان خود را در آنجا ثبتنام کنند.همین موضوع موجب شد تا منتقدان این بحث را مطرح کنند که مسئولان آموزش و پرورش چطور میخواهند جلوی سوءاستفاده مدارس غیردولتی بخصوص آنهایی را که در این سالها اسم و رسمی پیدا کردهاند، بگیرند. آموزشوپرورشی که در طول این سالها توانایی نظارت بر شهریه این مدارس را نداشته، چطور و با چه برنامهای میخواهد جلوی آزمونهای آنها را بگیرد؛ موضوعی که مهدی بهلولی هم به آن اشاره میکند و میگوید: حذف مدرسههای سمپاد، گرچه با رویکردی درست در آموزش و پرورش ارزیابی میشود، در عمل میتواند همراه با پیامدهایی منفی هم باشد. مثلاً اینکه بخشی از دانشآموزان مدرسههای نمونه دولتی و سمپاد، به سمت مدرسههای غیردولتی کشیده شوند. این یک نگرانی واقعی است و مسئولان آموزش و پرورش باید آن را جدی بگیرند و فکر نکنند با انکار میتوانند واقعیت را تغییر دهند. راه برخورد و جلوگیری از این اتفاق، در میان مدت و درازمدت، افزایش کیفیت مدرسههای دولتی عادی است و در کوتاهمدت، آگاهیرسانی بیشتر به خانوادهها و دفاع معقول و مستدل از آموزش عمومی و حذف سمپادها و نمونه دولتیها، می تواند مؤثر باشد.
وی میگوید: اما من شخصاً بیشتر تمایل به سیستم آموزشی فنلاند دارم و از یک سیستم آموزشی دفاع میکنم که آموزشی عمومی و کیفی و رایگان را در اختیار همه بچهها میگذارد. بنابراین از برچیده شدن مدرسههای سمپاد هم استقبال میکنم و معتقدم که این کار را میتوان با رویکرد عدالت آموزشی بیشتر فهمید. در سالهای گذشته، متأسفانه شاهد رشد بیرویه مدرسههای نمونه دولتی و سمپاد و تیزهوشان بودیم و به نوعی به یک توهم پراستعدادبودگی بچه هایمان دامن زدیم. بچهها را مجبور میکنیم با خواندن کتابهای کمکدرسی و حل نمونه سؤالات المپیادی، خود را برای آزمونهای مدرسههای خاص آماده کنند و وقتی هم قبول شدند با ارائه یکسری درسهای فراتر از معمول و وارد کردن فشار زیاد، آنها را مجبور به یادگیری بیشتر میکنیم. آنچه در این میان از دست میرود یک آموزش عمومی است که با هدف پرورش انسانی سنجش گر و اخلاقی و آشنا به حقوق و وظایف شهروندی انجام میگیرد. بگذریم از اینکه در این جریان به چندگانگی هوشها (نظریه گاردنر) توجهی نمیشود و بیشتر به کسانی بها داده میشود که در درسهایی همچون ریاضی تواناتر هستند و البته نقدهای فراوان دیگری هم در این زمینه هست.
طرح شهاب را ابهام زدایی کنیم
با این همه برخی از فعالان آموزشی از حذف مدارس سمپاد در دوره اول ابتدایی حمایت کردند و معتقدند که بیگمان میتوان این کار را یکی از گامهای بنیادین در رفتن به سوی آموزشی نوین، کارآمد و همخوان با رویکردهای پیشرو آموزش دانست، اما نگرانیهایی هم درباره طرح شهاب دارند. محمد نیک نژاد؛ فعال صنفی معلمان درباره سروصداهای حذف مدارس سمپاد میگوید: در هفتههای گذشته گستره آموزشی درگیر طرح تازه کنار گذاشتن آزمونهای تستی و استاندارد شده از دوره دبستان و پیامد این کار یعنی برچیده شدن مدرسههای سمپاد از دوره نخست متوسطه بود. بنابراین ریشه حذف مدرسههای سمپاد، تست زدایی از دوره دبستان بود. بیگمان میتوان این کار را یکی از گامهای بنیادین در رفتن به سوی آموزشی نوین، کارآمد و همخوان با رویکردهای پیشرو آموزش دانست. دستاوردهای پیشرو و نوین در گستره آموزش 9 سال نخست آموزشهای رسمی را دورهای مهم و حساس برای رشد فردی و اجتماعی نوآموز میدانند. چنین فرآیندی بیش از آنکه نیازمند ارزیابیهای کمی مانند تست و آزمونهای معدل محور باشد نیازمند محیطی پویا، برانگیزاننده و شاد است؛ محیطی که با قرار دادن نوآموز در جمع همسالان و نوآموزان دیگر زمینه زندگی در جامعهای کوچک شده به نام مدرسه را فراهم کرده و با پدیدآوری چالشهای هدایت شده فردی و گروهی در پی پرورش شخصیت فردی و اجتماعی اوست. چنین هدفهایی با برگزاری آزمونهای پیاپی، دشوار و تستی در دوره دبستان نه تنها جور در نمیآید بلکه با متمرکز کردن خانواده، بچهها و مدرسه بر این آزمونها زمینه بیتوجهی آنها بر گامهای رشد بچهها را فراهم میکند.
وی میگوید: گمانی نیست که بخشی از گرفتاری های امروز جامعه ما- با وجود سطح بالای دانش آموختگان دانشگاهی- پرورش نیافتگی شهروندان در هر دو جنبه فردی و اجتماعی است؛ دکترها و مهندسانی که دارای مدارک رنگارنگ دانشگاهیاند اما در پیش پا افتادهترین چالشهای فردی و اجتماعی ناتوانتر از کودکان دبستانی هستند. از اینرو کنار گذاشتن آزمونهای آسیب زای تستی و فشار برآمده از آنها را میتوان یکی از دستاوردهای مهم تیم وزارتی کنونی دانست.
نیکنژاد به دلنگرانی بخشی از مخالفان حذف مدرسههای سمپاد، به هرز رفتن پتانسیل ارزشمند و مهم دانشآموزان تیزهوش اشاره میکند و میگوید: «گرچه در تعریف هوش و باهوش اختلاف دیدگاه فراوان است اما بیگمان بخشی از گلایهها در این زمینه وارد است. برای پاسخ به این نقد، آموزش و پرورش از همان روزهای نخست رسانهای شدن خبر حذف آزمونهای تستی، طرح «شهاب» را بهعنوان جایگزین این آزمونها معرفی کرد؛ گرچه این طرح دست کم در سطح نام برای خیلی از آموزگاران آشنا بود. طرح شهاب فرآیندی است کیفی که طی آن قرار است در یک دوره چندساله - نه مهارت تستزنی و توانایی ازبرکردن درونمایههای آموزشی بلکه- هوشهای چندگانه نوآموزان را ارزیابی کرده و با شناخت تواناییها و استعدادها و هوشهای برتر، زمینه بالندگی تحصیلیشان را فراهم کند. بیگمان طرحی با این هدفها میتواند جایگزین خوبی برای آزمونهای تستی باشد اما شهاب همچنان از ابهامهای جدی رنج میبرد که کمترین آن فراهم نبودن زمینههای سخت افزاری و نرم افزاری ساختار آموزشی برای چنین ارزیابیهای اثرگذاری است. به هر رو امید است که آموزش و پرورش در راستای ابهام زدایی از طرح شهاب بکوشد و در گامهای آینده به سوی فراهم کردن زمینههای ضروری برای اجرای آن حرکت کند.»
مدارس دولتی را توانمند میکنیم
در سوی دیگر رضوان حکیم زاده؛ معاون ابتدایی وزارت آموزش و پرورش پاسخ رئیس بنیاد ملی نخبگان را میدهد. او بر این باور است که معلمهای سختکوش آموزش و پرورش میتوانند براحتی دانشآموز خلاق را تشخیص دهند: هر گونه قضاوت در این رابطه نیاز به اطلاعات بیشتری دارد، شواهد لازم برای خوب عمل نکردن این طرح باید ارائه و به متولیان اجرای طرح شهاب فرصت بیشتری داده شود تا بتوانیم قضاوت درستی داشته باشیم. مسئولیت این طرح برعهده سازمان استعدادهای درخشان است و ما نمیتوانیم حرفی در این زمینه بزنیم.
حکیمزاده معتقد است: شکی نداریم که برنامههای متنوعی برای دانشآموزان در این طرح در نظر گرفته شده است. نباید سرنوشت ۷.۵ میلیون دانشآموز دوره ابتدایی تحتالشعاع قرار بگیرد. ما نباید به سمت مباحث انحرافی برویم. در آزمون ورودی مدارس تیزهوشان از هر ۱۷، ۱۶ نفر یک نفر پذیرفته میشود، نباید انسانها را این گونه ارزشگذاری کرد. این نکته اهمیت دارد که فعالیت معلمان و دانشآموزان در مناطق دوردست که از امکانات محدودی برخوردار هستند با برگزاری آزمون و ورود عدهای از دانشآموزان به مدارس خاص، همواره نادیده گرفته میشد. استعداد صرفاً در حل تستهای ریاضی و علوم نیست بلکه استعدادهای هنری، کلامی و منطقی نیز وجود دارد که بنا داریم به همه این استعدادها در قالب طرح شهاب توجه ویژه داشته باشیم. این وزارتخانه در نظر دارد مدارس سمپاد در دوره دوم متوسطه را با کیفیت بالاتری اداره کند و اکنون نیز با حذف آزمون ورودی این مدارس در دوره اول متوسطه، تلاش میکند تا نتایج و دستاوردهای ارزشیابی کیفی توصیفی در دوره ابتدایی بیشتر نمایان شود.
وی با اشاره به اینکه برنامهریزیهایی را انجام دادهایم تا مدارس دولتی توانمندتر شوند اعلام میکند: چند وقت پیش مسئولان بخش غیردولتی آموزش و پرورش درباره شهریه مدارس غیر انتفاعی جزئیاتی را اعلام کردند و در آنجا قرار شد زیر نظر این سازمان؛ شهریه مدارس افزایش پیدا کند. سامانهای در سازمان مدارس غیردولتی ایجاد شده که بر شهریهها نظارت دارد؛ هرگونه افزایش شهریه در مدارس غیردولتی ممنوع است و بشدت با آن برخورد خواهد شد. همچنین مدارس دولتی بشدت نظارت میشوند تا ارتقا پیدا کنند.
برش
طرح شهاب چیست؟
نحوه اجرای طرح شهاب، در مقایسه با تیزهوشان و نمونه دولتی، بدین صورت است که معلم علاوه بر تدریس دروس آموزش هر پایه، فرمهای شهاب مربوط به هر دانشآموز را از ابتدای سال تحصیلی تکمیل میکند. برای این کار معلمان پایههای چهارم تا ششم دوره ابتدایی ضمن شرکت در دورههای ضمن خدمت که آموزش و پرورش هر ناحیه برگزار میکند، آموزشهای لازم در این زمینه را دریافت میکنند و اهداف طرح برای آنها تبیین خواهد شد. فرآیند اجرای طرح برای معلمان اضافه بر کار آموزشی آنهاست و مزدی در قبال آن دریافت نخواهند کرد. ممکن است مقاومتهایی برای انجام این کار وجود داشته باشد که از موانع اجرای این طرح است. البته برنامههایی با همکاری مرکز نخبگان، مرکز استعدادهای درخشان وزارت آموزش و پرورش و معاونت آموزش ابتدایی است و همکاران فعال در اجرای طرح از مشوقهایی بهرهمند میشوند. اگر مدارس، اهداف طرح را برای معلمان به طور واضح و روشن بیان نکنند ممکن است در منطقهای روند اجرای طرح از کیفیت مناسبی برخوردار نباشد و دبیران دقت لازم را در اجرای آن نداشته باشند که در این مورد سعی شده تا از مدیران یا معاونان مدارس برای اجرای این طرح کمک خواسته شود. در برخی مناطق کلاسها پرجمعیت هستند و کیفیت اجرای طرح شهاب و رسیدن به اهداف آن ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد. اقدامات مورد نیاز برای فرآیند هدایت دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی توسط آموزگار در کلاس شامل استفاده از روشهای متنوع، گروهی و تشویقی در تدریس، بازدیدهای علمی، آگاهیبخشی به والدین در زمینه استعدادهای شناساییشده، توجه عمومی به همه دانشآموزان و توجه نامحسوس و غیرمستقیم و به دور از هر گونه برچسبزنی به دانشآموز خاص و... است. معلمان در این طرح، دانشآموزان با استعدادهای برتر را شناسایی میکنند و با آموزش و تکالیف بیشتر، آنها را به جشنوارههای جابربنحیان و جوان خوارزمی سوق میدهند. فرآیند شناسایی برای دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی، دارای چند مرحله است. ابتدا مجریان طرح، شامل مدیران استانها، معلمان، مشاوران، معاونان و مدیران مدارس، براساس متون علمی – آموزشی تدوینشده دورههای آموزشی مورد نیاز را میگذرانند. سپس بازبینیهای (چکلیست) شناسایی استعدادها در هشت حوزه استعداد کلامی، ریاضی، هنری، فضایی، حرکتی، اجتماعی، علومتجربی و فرهنگ دینی توسط معلمان آموزشدیده تکمیل و به مدیر مدرسه ارائه میشود و برای هدایت عمومی دانشآموزان و اولیای آنها مورد بررسی و تحلیل قرار میگیرد و گزارش تحلیلی آماری دقیقی از طرف مدرسه به اداره آموزش و پرورش شهرستان ارسال میشود. همچنین همه مستندات در پرونده سوابق تحصیلی فرد به صورت منظم بایگانی خواهد شد.
سایر اخبار این روزنامه
ثبت 132 میلیون بازدید از جاذبه های تاریخی و گردشگری کشور
قهرمانی به نام سرخپوشان
دولت بیتفاوت نیست
بارشهای بهاری در سراسر ایران
چتر حمایت از کالای ایرانی چطور باز می شود؟
< بهارستان> در تدارک سازو کار حمایت از کالا ی ایرانی
رسانه های شفاف و آزاد بهترین حامی <ساخت ایران>
مشارکت اقتصادی بدون افزایش مشارکت سیاسی محقق نمیشود
دیگر <سپنتا> مهم نیست، پیگیر حقوق اقلیتها خواهم بود
دیگر صفحهها
افزایش دو برابری صادرات نفت به هند
عطش امید و ثبات
راننده ون عابران را در شهر مونستر آلمان زیر گرفت
تأکید وزیر کشور بر افزایش رضایتمندی مردم
رونمایی از 83 دستاورد در روز ملی فناوری هستهای
بخش تولید با نرخ سود تسهیلات 20 درصدی جان نمیگیرد
خروجی جلسات کشورهای اروپا و امریکا درباره برجام را قبول نداریم
نرخ جدید حق بیمه شخص ثالث اعلام شد